سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
یکشنبه 86 مهر 15 , ساعت 2:27 عصر

 

چو دلقکان ریا رخنه در حرم کردند                        برادران مرا خصم جان هم کردند
دوباره قوم قسم خوردۀ برادر کش                        فریب پیرهن پاره را علم کردند
رواست مرگ کبوتر که خارمان سفیه                    شغال را به حرمخانه محترم کردند
به هر که خامۀ تزویر زد دِرم دادند                         به هر که لودۀ خوکان نشد ستم کردند
هوای دیدن یاران رفته را دارم                              که آهوانه از این چشمه سار رم کردند
چه سروهای بلندی که پشت عزت خویش             ز باز منت سنگین سکه خم کردند
دلم پر است، پر از شعرهای ناگفته                      قلم کجاست، که دستان من ورم کردند

یاحق . < منتظر >



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دو بیتی
[عناوین آرشیوشده]